{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Sensing
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۳
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
سنسور
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
سنجش، احساس
۱
۰
[توسط مترجم]
[کودک و نوجوان]
حسگری
۱
۰
[bbComputer]
[... عمومی ...]
دریافت ،( حس کردن)
۱
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی فناوری اطلاعات ]
سنجش
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
دریافت؛ احساس کردن؛ حس کردن یک نشانه
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مشاهدات
۰
۰
[توسط مترجم]
[مدیریت بازرگانی و MBA]
حسگری
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
کنترل دریافت
۰
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فوق حساس
معنی Sensing, معنی Sثئسهئل, معنی Sensing, معنی اصطلاح Sensing, معادل Sensing, Sensing چی میشه؟, Sensing یعنی چی؟, Sensing synonym, Sensing definition,
معنی 0
,
معنی آبگرمکن
,
معنی polycrystalline fibres
,
ترجمه polycrystalline fibres
به فارسی,
معنی therapy
,
ترجمه therapy
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی