{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Ruling
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲
۰
[توسط مترجم]
[تاریخ]
حکم
۱
۰
[General]
[... عمومی ...]
حکم فرما
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
زمامداری
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
صدور حکم
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
خط کشی
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
حکمفرما
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
حاکم
۰
۰
[bbCustoms]
[... عمومی ...]
حكم
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
حاکمه
۰
۰
[bbGeneral]
[... عمومی ...]
حکم، تصمیم
معنی Ruling, معنی Rعکهئل, معنی Ruling, معنی اصطلاح Ruling, معادل Ruling, Ruling چی میشه؟, Ruling یعنی چی؟, Ruling synonym, Ruling definition,
معنی Investor, سرمايه گذار
,
ترجمه Investor, سرمايه گذار
به فارسی,
معنی تجاوز کردن، تخطی کردن، حمله کردن، خرد کردن، پرت , کردن
,
ترجمه تجاوز کردن، تخطی کردن، حمله کردن، خرد کردن، پرت , کردن
به انگلیسی,
معنی امید بخش، نوید دهنده، محتمل
,
معنی لیپوساکشن
,
ترجمه لیپوساکشن
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی