{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی Radiotherapy در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲ 
۰[توسط مترجم]
[پرستاری و پیراپزشکی]
رادیوتراپی
۱ ۰[توسط مترجم]
[پزشکی]
پرتودرمانی
۱ ۰[توسط مترجم]
[دندانپزشکی ]
رادیوتراپی
۱ ۰[توسط مترجم]
[دامپزشکی ]
پرتودرمانی
۱ ۰[توسط مترجم]
[پرستاری و پیراپزشکی]
پرتودرمانی
۱ ۰[توسط مترجم]
[مهندسی انرژی ]
پرتودرمانی
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
پرتو درمانی
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
رادیو تراپی
۰ ۰[General]
[... عمومی ...]
رادیو تراپی
۰ ۰[MedicalDic]
[... عمومی ...]
پرتودرمانى
معنی Radiotherapy, معنی Rشیهخفاتثقشحغ, معنی Radiotherapy, معنی اصطلاح Radiotherapy, معادل Radiotherapy, Radiotherapy چی میشه؟, Radiotherapy یعنی چی؟, Radiotherapy synonym, Radiotherapy definition,
معنی Talieh, ترجمه Talieh به فارسی, معنی oriental paradigm, ترجمه oriental paradigm به فارسی, معنی Ballast, ترجمه Ballast به فارسی, معنی Myoglobin;ميوگلوبين,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی