{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Procrastination
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۳
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
اهمال کاری
۱
۰
[توسط مترجم]
[مدیریت]
اهمال کاری
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
عقب انداختن کارها
۱
۰
[General]
[... عمومی ...]
دفع الوقت
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
امروز و فردا کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
اهمالکاری
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
تعلل
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
به تعویق انداختن، امروز و فردا کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تعلل
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
عقباندازی/طفره رفتن
معنی Procrastination, معنی Pقخرقشسفهئشفهخئ, معنی Procrastination, معنی اصطلاح Procrastination, معادل Procrastination, Procrastination چی میشه؟, Procrastination یعنی چی؟, Procrastination synonym, Procrastination definition,
معنی conveyor
,
ترجمه conveyor
به فارسی,
معنی futile
,
ترجمه futile
به فارسی,
معنی کنترل نیرو
,
ترجمه کنترل نیرو
به انگلیسی,
معنی فریب، گول، حیله، خیال باطل، وهم
,
ترجمه فریب، گول، حیله، خیال باطل، وهم
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی