{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Ovaries
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱۸
۵
[توسط مترجم]
[پزشکی]
تخمدان ها
۷
۲
[توسط کاربر]
[... عمومی ...]
Both ovaries are mildly small size contain few small follicles
۶
۲
[توسط کاربر]
[... عمومی ...]
uterus is prominent in size with normal myometrial echo pattern
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
??????
۱
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
تخمدان
۲
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تخمدان
۰
۰
[توسط کاربر]
[... عمومی ...]
Dominant follicle measuring
۰
۰
[توسط کاربر]
[... عمومی ...]
Dimesion
۱
۱
[توسط کاربر]
[پزشکی]
Flammable ovary
۱
۲
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تخمدانها
معنی Ovaries, معنی Oذشقهثس, معنی Ovaries, معنی اصطلاح Ovaries, معادل Ovaries, Ovaries چی میشه؟, Ovaries یعنی چی؟, Ovaries synonym, Ovaries definition,
معنی metaphysics
,
ترجمه metaphysics
به فارسی,
معنی outrage
,
ترجمه outrage
به فارسی,
معنی aid
,
ترجمه aid
به فارسی,
معنی شرایط مرزی
,
ترجمه شرایط مرزی
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی