{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی Organ در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۵ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲ 
۰[توسط مترجم]
[تربیت بدنی]
اندام
۲ ۰[توسط مترجم]
[فیزیک]
اندام
۱ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
اندام یا عضو
۰ ۰[General]
[... عمومی ...]
ارگ
۰ ۰[General]
[... عمومی ...]
اندام
۰ ۰[توسط مترجم]
[حقوق]
نهاد/سازمان
۰ ۰[General]
[... عمومی ...]
ارغنون
۰ ۰[MedicalDic]
[... عمومی ...]
عضو، اندام
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
عضو
۰ ۰[General]
[... عمومی ...]
عضو
معنی Organ, معنی Oقلشئ, معنی Organ, معنی اصطلاح Organ, معادل Organ, Organ چی میشه؟, Organ یعنی چی؟, Organ synonym, Organ definition,
معنی Estimate to Completion, ترجمه Estimate to Completion به فارسی, معنی Snick
, ترجمه Snick
به انگلیسی, معنی روشMIA-QSAR, ترجمه روشMIA-QSAR به انگلیسی, معنی yield, ترجمه yield به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی