{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Offspring
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۷
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فرزندان
۷
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی عمران]
فرزندان
۴
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فرزند
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نوزاد
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
بچه
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
ثمره
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
زاد و ولد
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
زاد، فرزند، زاده
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فرزند، نوه
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
زادو ولد
معنی Offspring, معنی Oببسحقهئل, معنی Offspring, معنی اصطلاح Offspring, معادل Offspring, Offspring چی میشه؟, Offspring یعنی چی؟, Offspring synonym, Offspring definition,
معنی کنترل جایاب قطب
,
ترجمه کنترل جایاب قطب
به انگلیسی,
معنی کنترل موقعیت بدن
,
ترجمه کنترل موقعیت بدن
به انگلیسی,
معنی انتقال گرما (درمایع)، انتقال برق، ارزش حرارتی همبرداری
,
ترجمه انتقال گرما (درمایع)، انتقال برق، ارزش حرارتی همبرداری
به انگلیسی,
معنی Silicon Diode
,
ترجمه Silicon Diode
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی