{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Obligation
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۷
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
تعهد
۶
۰
[توسط مترجم]
[حقوق]
تعهد
۶
۰
[توسط مترجم]
[مدیریت]
تعهد
۶
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی صنایع]
تعهد
۶
۰
[توسط مترجم]
[اسناد و قراردادها]
تعهد
۱
۰
[توسط مترجم]
[مدیریت]
تعهدات
۱
۰
[توسط مترجم]
[روزنامه نگاری ]
تعهد، وظیفه
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
الزام
۰
۰
[توسط مترجم]
[مدیریت]
تعهد،وظیفه
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
عهد، التزام
معنی Obligation, معنی Oدکهلشفهخئ, معنی Obligation, معنی اصطلاح Obligation, معادل Obligation, Obligation چی میشه؟, Obligation یعنی چی؟, Obligation synonym, Obligation definition,
معنی Net Weight
,
ترجمه Net Weight
به فارسی,
معنی Operating in a Pluralistic Society Manager operate in a pluralistic society, in which many organized groups represent various interests. Each group has an impact on other groups, but no one group exerts an inordinate amount of power.
,
معنی (مع.) هیدراکسید اهن
,
ترجمه (مع.) هیدراکسید اهن
به انگلیسی,
معنی Muzzle
,
ترجمه Muzzle
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی