{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Neurotransmitter
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
انتقال دهنده عصبی
۱
۰
[توسط مشتری]
[روانشناسی]
انتقال دهنده های عصبی
۰
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
ناقل عصبی، نوروترنسمیتر
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فرارسان عصبی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
انتقال دهنده عصبی
۰
۰
[MedicalDic]
[... عمومی ...]
عصب – رسانه، ناقل عصبی، میانجی عصبی
۰
۰
[توسط مترجم]
[داروسازی ]
انتقالدهندۀ عصبی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ناقل عصبی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
انتقال دهندهی عصبی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فرستنده عصبی
معنی Neurotransmitter, معنی Nثعقخفقشئسوهففثق, معنی Neurotransmitter, معنی اصطلاح Neurotransmitter, معادل Neurotransmitter, Neurotransmitter چی میشه؟, Neurotransmitter یعنی چی؟, Neurotransmitter synonym, Neurotransmitter definition,
معنی liquid
,
ترجمه liquid
به فارسی,
معنی Brain Drain
,
ترجمه Brain Drain
به فارسی,
معنی Laboratory
,
ترجمه Laboratory
به فارسی,
معنی infant restraint
,
ترجمه infant restraint
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی