{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی Neurotransmitter در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲ 
۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
انتقال دهنده عصبی
۱ ۰[توسط مشتری]
[روانشناسی]
انتقال دهنده های عصبی
۰ ۰[توسط مترجم]
[داروسازی ]
انتقالدهندۀ عصبی
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
پیامرسان عصبی
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
انتقال دهندهی عصبی
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
انتقالدهندهی عصبی
۰ ۰[MedicalDic]
[... عمومی ...]
عصب – رسانه، ناقل عصبی، میانجی عصبی
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فرستنده عصبی
۰ ۰[توسط مترجم]
[پزشکی]
ناقل عصبی، نوروترنسمیتر
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
انتقال دهنده عصبی
معنی Neurotransmitter, معنی Nثعقخفقشئسوهففثق, معنی Neurotransmitter, معنی اصطلاح Neurotransmitter, معادل Neurotransmitter, Neurotransmitter چی میشه؟, Neurotransmitter یعنی چی؟, Neurotransmitter synonym, Neurotransmitter definition,
معنی means, ترجمه means به فارسی, معنی measure, ترجمه measure به فارسی, معنی MAN (Metropolitan Area Network), ترجمه MAN (Metropolitan Area Network) به فارسی, معنی ريزنوايی, ترجمه ريزنوايی به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی