{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Motherland
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
میهن و
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
سرزمین مادری
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
مادر میهن
معنی Motherland, معنی Mخفاتثقکشئی, معنی Motherland, معنی اصطلاح Motherland, معادل Motherland, Motherland چی میشه؟, Motherland یعنی چی؟, Motherland synonym, Motherland definition,
معنی entry of a matrix
,
معنی nuclear
,
ترجمه nuclear
به فارسی,
معنی (.iv): فاحشه بازی کردن، زنا کردن، (.jda): , (detacinrof=) بشکل طاق، قوسی شکل، طاقی شکل، بجلو خ, م شده
,
ترجمه (.iv): فاحشه بازی کردن، زنا کردن، (.jda): , (detacinrof=) بشکل طاق، قوسی شکل، طاقی شکل، بجلو خ, م شده
به انگلیسی,
معنی in the name of God
,
ترجمه in the name of God
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی