{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Monitor
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۴
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نظارت کردن
۳
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
پایش
۳
۰
[توسط مترجم]
[حسابداری]
پایش
۳
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
پایش
۳
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کشاورزی]
نظارت کردن
۳
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
نظارت
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نظارت
۱
۰
[bbComputer]
[... عمومی ...]
نظارت
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
کنترل،نظارت
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
چک کردن و زیر نظر داشتن
معنی Monitor, معنی Mخئهفخق, معنی Monitor, معنی اصطلاح Monitor, معادل Monitor, Monitor چی میشه؟, Monitor یعنی چی؟, Monitor synonym, Monitor definition,
معنی for her
,
ترجمه for her
به فارسی,
معنی school
,
ترجمه school
به فارسی,
معنی party
,
ترجمه party
به فارسی,
معنی سیستم سلامت همراه
,
ترجمه سیستم سلامت همراه
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی