{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Intermittently
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[توسط مترجم]
[شیمی]
به طور متناوب
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
بطور متناوب
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
متناوب/ به نوبت
معنی Intermittently, معنی Iئفثقوهففثئفکغ, معنی Intermittently, معنی اصطلاح Intermittently, معادل Intermittently, Intermittently چی میشه؟, Intermittently یعنی چی؟, Intermittently synonym, Intermittently definition,
معنی contrary
,
ترجمه contrary
به فارسی,
معنی battlefield
,
ترجمه battlefield
به فارسی,
معنی Approvable
,
ترجمه Approvable
به انگلیسی,
معنی متحدالکلمه، یک صدا، یکنوا، همذوق، همخو
,
ترجمه متحدالکلمه، یک صدا، یکنوا، همذوق، همخو
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی