{{item.fa_name}}

جست‌و‌جوی دقیق برای معنی Instrumentation در واژه‌نامه ترجمیک

زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه

درباره واژه‌نامه ترجمیک
لایک۴ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[مهندسی معدن ]
ابزار دقیق
لایک۲ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[مهندسی برق]
ابزار دقیق
لایک۲ نپسندیدن۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ابزار، تنظیم آهنگ
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
 ابزار
لایک۰ نپسندیدن۰
[MedicalDic]
[... عمومی ...]
ابزارگذارى
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
(آمار) ابزار بندی
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ابزار، وسیله
لایک۰ نپسندیدن۰
[General]
[... عمومی ...]
استعمال آلت
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
استفاده از ابزار
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تجهیزاتی‌کردن



معنی Instrumentation, معنی Iئسفقعوثئفشفهخئ, معنی Instrumentation, معنی اصطلاح Instrumentation, معادل Instrumentation, Instrumentation چی میشه؟, Instrumentation یعنی چی؟, Instrumentation synonym, Instrumentation definition,