{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Instrument
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲
۰
[توسط مترجم]
[هنر و فرهنگ]
ساز
۱
۰
[توسط مترجم]
[اقتصاد و بازرگانی]
ابزار
۱
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی مواد و متالورژی]
ابزار
۱
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی مکانیک]
ابزار
۱
۰
[توسط مترجم]
[حسابداری]
ابزار
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ابزار
۱
۰
[توسط مترجم]
[تربیت بدنی]
ابزار
۱
۰
[توسط مترجم]
[روانشناسی]
ابزار
۱
۰
[توسط مترجم]
[دندانپزشکی ]
ابزار
۰
۰
[bbCustoms]
[... عمومی ...]
سند، اوراق بهادار مانند اوراق قرضه
معنی Instrument, معنی Iئسفقعوثئف, معنی Instrument, معنی اصطلاح Instrument, معادل Instrument, Instrument چی میشه؟, Instrument یعنی چی؟, Instrument synonym, Instrument definition,
معنی impatience
,
ترجمه impatience
به فارسی,
معنی کنترل آلاینده های هوا
,
ترجمه کنترل آلاینده های هوا
به انگلیسی,
معنی لیف کوچک، رشته کوچک، تارچه
,
ترجمه لیف کوچک، رشته کوچک، تارچه
به انگلیسی,
معنی Decent
,
ترجمه Decent
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی