{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Institute
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۵
۱
[توسط مترجم]
[مدیریت بازرگانی و MBA]
موسسه
۲
۰
[توسط مترجم]
[اقتصاد و بازرگانی]
موسسه
۲
۰
[توسط مشتری]
[مهندسی هوافضا ]
موسسه
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
موئسسه
۱
۰
[توسط مترجم]
[اقتصاد و بازرگانی]
انجمن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
بنیاد نهادن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
بنداد
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ایستیتو - مرکز علمی و تحقیقاتی - موسسه - انجمن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
بنگاه فرهنگی
۰
۰
[توسط مترجم]
[معماری]
نهاد/موسسه
معنی Institute, معنی Iئسفهفعفث, معنی Institute, معنی اصطلاح Institute, معادل Institute, Institute چی میشه؟, Institute یعنی چی؟, Institute synonym, Institute definition,
معنی quarrelsome
,
ترجمه quarrelsome
به فارسی,
معنی repuesto
,
معنی (در خلاء وسرمای فراوان) خشک کردن
,
ترجمه (در خلاء وسرمای فراوان) خشک کردن
به انگلیسی,
معنی تسجیل کردن، گذاردن، تکلیف کردن، شرط بندی کردن
,
ترجمه تسجیل کردن، گذاردن، تکلیف کردن، شرط بندی کردن
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی