{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Induction
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱۶
۰
[توسط مترجم]
[علوم پایه]
القا
۱۶
۱
[توسط مترجم]
[مهندسی برق]
القا
۱۴
۰
[توسط مترجم]
[زیست شناسی]
القا
۱۴
۰
[توسط مترجم]
[بیوتکنولوژی]
القا
۴
۰
[توسط مترجم]
[اقتصاد و بازرگانی]
استقرا
۲
۰
[توسط مترجم]
[علوم اجتماعی]
استقراء
۲
۰
[توسط مترجم]
[اقتصاد و بازرگانی]
استقراء
۱
۰
[توسط مترجم]
[مدیریت]
معارفه
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
القاء
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
القایی
معنی Induction, معنی Iئیعرفهخئ, معنی Induction, معنی اصطلاح Induction, معادل Induction, Induction چی میشه؟, Induction یعنی چی؟, Induction synonym, Induction definition,
معنی organizing
,
ترجمه organizing
به فارسی,
معنی (ج.ش.) فاخته، صدای فاخته دراوردن، دیوانه
,
ترجمه (ج.ش.) فاخته، صدای فاخته دراوردن، دیوانه
به انگلیسی,
معنی (تش.) دیاستاز تجزیهکننده پروتئین، دیاستاز عامل , تجزیه لخته خون
,
ترجمه (تش.) دیاستاز تجزیهکننده پروتئین، دیاستاز عامل , تجزیه لخته خون
به انگلیسی,
معنی دزد، بچهدزد، رباینده، جانور شکاری
,
ترجمه دزد، بچهدزد، رباینده، جانور شکاری
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی