{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Incubation
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۹
۲
[توسط مترجم]
[زیست شناسی]
انکوباسیون
۸
۱
[توسط مترجم]
[داروسازی ]
انکوباسیون
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نهفتگی
۲
۰
[bbMedical]
[... عمومی ...]
اینکوباسیون، دوره کمون، نهفتگی
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
دورهی کمون (نهفتگی)
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
گرمخانه گذاری
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
بر خوابش
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
برقراری شرایط مطلوب در محیط کشت
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
گرمخانهگذاری
۰
۰
[bbGeneral]
[... عمومی ...]
رشد نهفته
معنی Incubation, معنی Iئرعدشفهخئ, معنی Incubation, معنی اصطلاح Incubation, معادل Incubation, Incubation چی میشه؟, Incubation یعنی چی؟, Incubation synonym, Incubation definition,
معنی منطق دان
,
ترجمه منطق دان
به انگلیسی,
معنی متورم، اماس دار
,
ترجمه متورم، اماس دار
به انگلیسی,
معنی INVESTIGATION
,
ترجمه INVESTIGATION
به فارسی,
معنی Cryptanalysis Attack
,
ترجمه Cryptanalysis Attack
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی