{{item.fa_name}}

جست‌و‌جوی دقیق برای معنی Implant در واژه‌نامه ترجمیک

زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه

درباره واژه‌نامه ترجمیک
لایک۱۷ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[مهندسی پزشکی]
ایمپلنت
لایک۱۵ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[دندانپزشکی ]
ایمپلنت
لایک۱۵ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ایمپلنت
لایک۱۵ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
ایمپلنت
لایک۱۶ نپسندیدن۱
[توسط مترجم]
[مهندسی مکانیک]
ایمپلنت
لایک۵ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
امپلانت
لایک۲ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[بیوتکنولوژی]
کاشت
لایک۲ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[مهندسی پزشکی]
کاشت
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[دندانپزشکی ]
کاشت ،جاى دادن ،فرو کردن ،کاشتن ،القاء کردن
لایک۰ نپسندیدن۰
[MedicalDic]
[... عمومی ...]
1- کاشتن، لانه‌گزیدن (فعل) 2- ریزکاشت (اسم)



معنی Implant, معنی Iوحکشئف, معنی Implant, معنی اصطلاح Implant, معادل Implant, Implant چی میشه؟, Implant یعنی چی؟, Implant synonym, Implant definition,