{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Gradient
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱۸
۱
[توسط مترجم]
[فیزیک]
گرادیان
۱۷
۱
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
گرادیان
۶
۱
[توسط مترجم]
[دامپزشکی ]
شیب
۵
۱
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
شیب
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
شيب، شيب دار، گراديان، ضريب زاويه، زيني، شيب چندبعدي
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
شیب دار
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
سطح شیب دار
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
افت حرارت
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی مکانیک]
ضریب زاویه یا گرادیان
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
افت حرارت
معنی Gradient, معنی Gقشیهثئف, معنی Gradient, معنی اصطلاح Gradient, معادل Gradient, Gradient چی میشه؟, Gradient یعنی چی؟, Gradient synonym, Gradient definition,
معنی for the time being
,
ترجمه for the time being
به فارسی,
معنی contrast
,
ترجمه contrast
به فارسی,
معنی generic
,
ترجمه generic
به فارسی,
معنی Motor control board
,
ترجمه Motor control board
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی