{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Frequent
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مکرر
۱
۰
[504words]
[... عمومی ...]
happening often; occurring repeatedly
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
دائمی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
پیدرپی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
پرتکرار
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
رایج، مکرر
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تکراری
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
زود زود
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
زود زود
۰
۰
[504words]
[... عمومی ...]
مکرر
معنی Frequent, معنی Fقثضعثئف, معنی Frequent, معنی اصطلاح Frequent, معادل Frequent, Frequent چی میشه؟, Frequent یعنی چی؟, Frequent synonym, Frequent definition,
معنی tray
,
ترجمه tray
به فارسی,
معنی حمله ی جبری
,
ترجمه حمله ی جبری
به انگلیسی,
معنی جداسازی کور منابع
,
ترجمه جداسازی کور منابع
به انگلیسی,
معنی nonreducing
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی