{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Fragmented
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
قطعه قطعه
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
چندپاره
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مجزا
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تکه تکه، متلاشی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
????
۰
۰
[توسط مشتری]
[مهندسی کامپیوتر]
بخشبندی شده
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
???????
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
گاه و بیگاه (پراکنده یا متناوب)
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
ریز کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
پاره، خرده، تکه، قطعه، باقیماند
معنی Fragmented, معنی Fقشلوثئفثی, معنی Fragmented, معنی اصطلاح Fragmented, معادل Fragmented, Fragmented چی میشه؟, Fragmented یعنی چی؟, Fragmented synonym, Fragmented definition,
معنی Box-Jenkins model
,
ترجمه Box-Jenkins model
به فارسی,
معنی blister
,
ترجمه blister
به فارسی,
معنی اتصال بحرانی
,
ترجمه اتصال بحرانی
به انگلیسی,
معنی جداساز گروه
,
ترجمه جداساز گروه
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی