{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
FIT
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۵
۱
[توسط مترجم]
[مدیریت]
تناسب
۳
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
برازش
۱
۰
[General]
[... عمومی ...]
غش
۱
۰
[bbComputer]
[... عمومی ...]
اندازه بودن،شایسته بودن،شایسته
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
زیبنده
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مناسب، سازگار
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
هماهنگی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
سازگارکردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
جفت و جور شدن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
متناسب
معنی FIT, معنی FIT, معنی FIT, معنی اصطلاح FIT, معادل FIT, FIT چی میشه؟, FIT یعنی چی؟, FIT synonym, FIT definition,
معنی bipyramidal
,
ترجمه bipyramidal
به فارسی,
معنی doctor
,
ترجمه doctor
به فارسی,
معنی contaminating
,
ترجمه contaminating
به فارسی,
معنی نظریه تابعیت چگالی
,
ترجمه نظریه تابعیت چگالی
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی