{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Expose
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲
۰
[توسط مترجم]
[علوم پایه و مهندسی]
در معرض گذاشتن
۱
۰
[General]
[... عمومی ...]
بیپناه گذاشتن
۱
۰
[General]
[... عمومی ...]
ضاهر ساختن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
در معرض چیزی قرار دادن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
روبرو شدن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
بیرون زدن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ظاهر ساختن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تابش
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
در معرض گذاشتن یا بودن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
افشا کردن
معنی Expose, معنی Eزحخسث, معنی Expose, معنی اصطلاح Expose, معادل Expose, Expose چی میشه؟, Expose یعنی چی؟, Expose synonym, Expose definition,
معنی promise
,
ترجمه promise
به فارسی,
معنی sixfold
,
ترجمه sixfold
به فارسی,
معنی bailie
,
ترجمه bailie
به فارسی,
معنی پشمکندن، (در سنگ) رگه، طبقه دانه دانه کردن، جوانه زدن، دانه زدن، تراشیدن دانه، جو، حبه، حبوبات، دان، تفاله حبوبات، یک , رگه، (مج.) مشرب، خوی، حالت، بازو، شاخه، چنگال گندم(مقیاس وزن) معادل 8460/0گرم، خرده، ذره، رنگ
,
ترجمه پشمکندن، (در سنگ) رگه، طبقه دانه دانه کردن، جوانه زدن، دانه زدن، تراشیدن دانه، جو، حبه، حبوبات، دان، تفاله حبوبات، یک , رگه، (مج.) مشرب، خوی، حالت، بازو، شاخه، چنگال گندم(مقیاس وزن) معادل 8460/0گرم، خرده، ذره، رنگ
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی