{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Evoke
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تداعی کردن
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
برانگیختن
۰
۰
[General2]
[... عمومی ...]
فراخوان دادن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
موجب شدن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
احضار
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
بيرون كشيدن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ایجاد کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
(واکنش یا خاطره یا تصویر ذهنی و غیره را) ایجاد کردن، بازآوردن، انگیزاندن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فرخواندن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
زنده کردن
معنی Evoke, معنی Eذخمث, معنی Evoke, معنی اصطلاح Evoke, معادل Evoke, Evoke چی میشه؟, Evoke یعنی چی؟, Evoke synonym, Evoke definition,
معنی forced
,
ترجمه forced
به فارسی,
معنی ماهيچه سينه ای
,
ترجمه ماهيچه سينه ای
به فارسی,
معنی ناپسندی، ناموجه بودن، غیر قابل قبولی، غیر مقبولی
,
ترجمه ناپسندی، ناموجه بودن، غیر قابل قبولی، غیر مقبولی
به انگلیسی,
معنی (یونان باستان) نیزهای که سر ان میوه کاج ویا شاخه , انگور نصب شده، (گ.ش.)گل اذین خوشهای
,
ترجمه (یونان باستان) نیزهای که سر ان میوه کاج ویا شاخه , انگور نصب شده، (گ.ش.)گل اذین خوشهای
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی