{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Embedded
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۹
۱
[توسط مترجم]
[علوم کامپیوتر]
تعبیه شده
۶
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
تعبیه شده
۳
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
جاسازی شده
۲
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی عمران]
جاسازی شده
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نهادینه شده
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
جاسازی شده
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تثبیت شده
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
جاگذاری شده
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
جاسازی شده؛ تعبیه شده؛ توکار؛ درونی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
حک شدگی
معنی Embedded, معنی Eودثییثی, معنی Embedded, معنی اصطلاح Embedded, معادل Embedded, Embedded چی میشه؟, Embedded یعنی چی؟, Embedded synonym, Embedded definition,
معنی viviparous
,
ترجمه viviparous
به فارسی,
معنی change position
,
ترجمه change position
به فارسی,
معنی weftknit
,
معنی زمان بندی پروژه با محدودیت منابع
,
ترجمه زمان بندی پروژه با محدودیت منابع
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی