{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
EXERCISE
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۸
۰
[توسط مترجم]
[مدیریت بازرگانی و MBA]
تمرین
۶
۰
[توسط مترجم]
[پرستاری و پیراپزشکی]
تمرین
۶
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تمرین
۵
۰
[MedicalDic]
[... عمومی ...]
ورزش، ورزشکردن، فعالیت بدنی
۵
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
تمرین
۵
۰
[توسط مترجم]
[تربیت بدنی]
تمرین
۲
۰
[General]
[... عمومی ...]
ورزش
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ورزش
۱
۰
[General]
[... عمومی ...]
مشق
۱
۰
[General]
[... عمومی ...]
نرمش کردن
معنی EXERCISE, معنی EXERCISE, معنی EXERCISE, معنی اصطلاح EXERCISE, معادل EXERCISE, EXERCISE چی میشه؟, EXERCISE یعنی چی؟, EXERCISE synonym, EXERCISE definition,
معنی Observed variables
,
ترجمه Observed variables
به انگلیسی,
معنی زیرساخت مخابراتی
,
ترجمه زیرساخت مخابراتی
به انگلیسی,
معنی castrate
,
ترجمه castrate
به فارسی,
معنی Tunnel boring machine
,
ترجمه Tunnel boring machine
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی