{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Deconvolution
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
پیچیدگی زدایی
۲
۰
[توسط مترجم]
[بیوتکنولوژی]
دکانولوشن
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
واپیچش
۰
۰
[General2]
[... عمومی ...]
واهمامیخت (دکانولوشن)
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
از حالت پیچشی درآوردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی معدن ]
واهمامیخت
معنی Deconvolution, معنی Dثرخئذخکعفهخئ, معنی Deconvolution, معنی اصطلاح Deconvolution, معادل Deconvolution, Deconvolution چی میشه؟, Deconvolution یعنی چی؟, Deconvolution synonym, Deconvolution definition,
معنی Cohort Component Methods
,
ترجمه Cohort Component Methods
به فارسی,
معنی matriarchy
,
ترجمه matriarchy
به فارسی,
معنی pitch
,
ترجمه pitch
به فارسی,
معنی برهم کنش جریان اصلی
,
ترجمه برهم کنش جریان اصلی
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی