{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Cross
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱۹
۱
[General]
[... عمومی ...]
عبور کردن
۲
۱
[توسط مترجم]
[پزشکی]
عبور کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کشاورزی]
تلاقی دادن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
روبرو شدن. تلاقی کردن. صلیب.
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
پیوند
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
از هم گذشتن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
صلیب
۰
۰
[توسط کاربر]
[... عمومی ...]
Crosses
۰
۰
[توسط مترجم]
[هنر و فرهنگ]
صلیب
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
چارمیخ
معنی Cross, معنی Cقخسس, معنی Cross, معنی اصطلاح Cross, معادل Cross, Cross چی میشه؟, Cross یعنی چی؟, Cross synonym, Cross definition,
معنی snatch
,
ترجمه snatch
به فارسی,
معنی monitor
,
معنی ّFriction
,
ترجمه ّFriction
به فارسی,
معنی Sliding stem valve
,
ترجمه Sliding stem valve
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی