{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Coordinator
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۸
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی فناوری اطلاعات ]
هماهنگ کننده
۴
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
هماهنگ کننده
۴
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
هماهنگ کننده
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
هماهنگکننده
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مسئول هماهنگی
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
هماهنگ کننده
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
حرف ربط (دستور زبان)
معنی Coordinator, معنی Cخخقیهئشفخق, معنی Coordinator, معنی اصطلاح Coordinator, معادل Coordinator, Coordinator چی میشه؟, Coordinator یعنی چی؟, Coordinator synonym, Coordinator definition,
معنی aliment
,
ترجمه aliment
به فارسی,
معنی blind spot
,
ترجمه blind spot
به فارسی,
معنی تعمیر ونگهداری
,
ترجمه تعمیر ونگهداری
به انگلیسی,
معنی تنش
,
ترجمه تنش
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی