{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Comorbidity
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۴ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱۱
۱
[توسط مترجم]
[روانشناسی]
همبودی
۴
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
همایندی
۴
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
بیماری همراه، وجود همزمان دو بیماری
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
چند ابتلایی
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
هم آیندی اختلالات
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
بیماری همزمان
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
بیماری چندگانه
۱
۱
[MedicalDic]
[... عمومی ...]
همابتلايى
۰
۰
[توسط مترجم]
[روانشناسی]
هم بودی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
وجود همزمان دو بیماری
معنی Comorbidity, معنی Cخوخقدهیهفغ, معنی Comorbidity, معنی اصطلاح Comorbidity, معادل Comorbidity, Comorbidity چی میشه؟, Comorbidity یعنی چی؟, Comorbidity synonym, Comorbidity definition,
معنی genetic disease
,
ترجمه genetic disease
به فارسی,
معنی مهارتهای سازشیافته
,
ترجمه مهارتهای سازشیافته
به انگلیسی,
معنی همکنش، عمل دسته جمعی، همکاری دسته جمعی، تعاون
,
ترجمه همکنش، عمل دسته جمعی، همکاری دسته جمعی، تعاون
به انگلیسی,
معنی سرخاب، غازه، سرخاب زدن
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی