{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Calcination
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۴ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۴
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
کلسیناسیون
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
کلسینه کردن
۱
۰
[توسط مترجم]
[صنایع غذایی]
تکلیس
۱
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی معدن ]
تکلیس
۱
۰
[توسط مترجم]
[تجارت و بازرگانی]
تکلیس
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تکلس
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
کلسینه شدن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
آهک سازی
۰
۰
[توسط مترجم]
[فیزیک]
تکلیس، کلسینه کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
كلسينه كردن
معنی Calcination, معنی Cشکرهئشفهخئ, معنی Calcination, معنی اصطلاح Calcination, معادل Calcination, Calcination چی میشه؟, Calcination یعنی چی؟, Calcination synonym, Calcination definition,
معنی decayed
,
ترجمه decayed
به فارسی,
معنی heavyset
,
ترجمه heavyset
به فارسی,
معنی womanlike
,
ترجمه womanlike
به فارسی,
معنی طیف سنجی
,
ترجمه طیف سنجی
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی