{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Breastfeeding
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
شیردهی
۴
۰
[DemographyDictionary]
[پزشکی]
تغذیه با شیر مادر
۳
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تغذیه با شیر مادر
۳
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
شیرده
۰
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
شیردهی
۰
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
Feeding an infant by the mothers milk
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
شیردهی،
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
exclusive
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
الرضاعة الطبيعية
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
شیر دادن
معنی Breastfeeding, معنی Bقثشسفبثثیهئل, معنی Breastfeeding, معنی اصطلاح Breastfeeding, معادل Breastfeeding, Breastfeeding چی میشه؟, Breastfeeding یعنی چی؟, Breastfeeding synonym, Breastfeeding definition,
معنی liability insurance
,
ترجمه liability insurance
به انگلیسی,
معنی Cordinate
,
معنی بیکران
,
معنی biomass
,
ترجمه biomass
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی