{{item.fa_name}}

جست‌و‌جوی دقیق برای معنی Breakdown در واژه‌نامه ترجمیک

زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه

درباره واژه‌نامه ترجمیک
لایک۳ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... محتوای عمومی ...]
خرابی
لایک۲ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
تفکیک
لایک۲ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[مهندسی صنایع]
تفکیک
لایک۱ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
جزئیات
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تقطیع و دکوپاژ
لایک۰ نپسندیدن۰
[StatDictionary]
[پزشکی]
فروریزش
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
شکستن
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
1. [دستگاه] خرابی، نقص، از کار افتادگی 2. [ارتباط] قطع؛ گسل، شکن، شکست 3. (پزشکی) فروپاشی (جسمی)؛ تحلیل (جسمی)؛ کوفتگیِ عصبی، درهم‌ریختگیِ روانی، درهم‌ریختگیِ عصبی 4. ریزِ ارقام،جزئیاتِ صورت‌حساب
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
سقوط ناگهانی
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فروپاشی



معنی Breakdown, معنی Bقثشمیخصئ, معنی Breakdown, معنی اصطلاح Breakdown, معادل Breakdown, Breakdown چی میشه؟, Breakdown یعنی چی؟, Breakdown synonym, Breakdown definition,