{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Bear
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲
۱
[General]
[... عمومی ...]
خرس
۰
۰
[توسط مترجم]
[زبان شناسی]
مأمور بنزین
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تحمل کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تحمل
۰
۰
[bbComputer]
[... عمومی ...]
دربرداشتن،تحمل کردن
۰
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
سرمایهگذار افتان نگر
۰
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تحمل کردن، متحمل شدن، در برداشتن
۰
۴
[General]
[... عمومی ...]
دب
معنی Bear, معنی Bثشق, معنی Bear, معنی اصطلاح Bear, معادل Bear, Bear چی میشه؟, Bear یعنی چی؟, Bear synonym, Bear definition,
معنی wretched
,
ترجمه wretched
به فارسی,
معنی شبکه انتشار متقابل
,
ترجمه شبکه انتشار متقابل
به فارسی,
معنی تست گاز سرد
,
ترجمه تست گاز سرد
به انگلیسی,
معنی Nanotechnology
,
ترجمه Nanotechnology
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی