{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Bear
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲
۱
[General]
[... عمومی ...]
خرس
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تحمل کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[زبان شناسی]
مأمور بنزین
۰
۰
[bbComputer]
[... عمومی ...]
دربرداشتن،تحمل کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تحمل
۰
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تحمل کردن، متحمل شدن، در برداشتن
۰
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
سرمایهگذار افتان نگر
۰
۴
[General]
[... عمومی ...]
دب
معنی Bear, معنی Bثشق, معنی Bear, معنی اصطلاح Bear, معادل Bear, Bear چی میشه؟, Bear یعنی چی؟, Bear synonym, Bear definition,
معنی pulled off
,
ترجمه pulled off
به فارسی,
معنی عملیات اجرایی
,
ترجمه عملیات اجرایی
به انگلیسی,
معنی تغییر اقلیم
,
ترجمه تغییر اقلیم
به انگلیسی,
معنی Aliphatic
,
ترجمه Aliphatic
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی