{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Associated
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱۲
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
مرتبط
۴
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مرتبط، در ارتباط با ...
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مرتبط با یا مربوط به یا ناشی از
۲
۰
[General]
[... عمومی ...]
محشور
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مرتبط، ناشی از ، مربوط به
۲
۰
[bbComputer]
[... عمومی ...]
همبسته - وابسته
۳
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مرتبط است
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
پیوسته
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مربوط به
۱
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
همراهی
معنی Associated, معنی Aسسخرهشفثی, معنی Associated, معنی اصطلاح Associated, معادل Associated, Associated چی میشه؟, Associated یعنی چی؟, Associated synonym, Associated definition,
معنی suggestion
,
معنی prior
,
ترجمه prior
به فارسی,
معنی pollen
,
معنی Interosseous
,
ترجمه Interosseous
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی