{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Assign
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تخصیص دادن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
مامور کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
واگذار کردن ، اختصاص دادن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
منتصب شدن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تعیین کردن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
مقعر کردن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
واگذار کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[متون ادبی]
allocate
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
اختصاص پيدا کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[اسناد و قراردادها]
انتقال دادن
معنی Assign, معنی Aسسهلئ, معنی Assign, معنی اصطلاح Assign, معادل Assign, Assign چی میشه؟, Assign یعنی چی؟, Assign synonym, Assign definition,
معنی district governor
,
ترجمه district governor
به فارسی,
معنی 0
,
معنی بیماری های قلبی و عروقی
,
ترجمه بیماری های قلبی و عروقی
به فارسی,
معنی رتروویروس
,
ترجمه رتروویروس
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی