1- انتصاب، تعیین 2- مقام یا وظیفه منتصب شده 3- قرارملاقات
۱۰ [توسط مترجم] [حقوق]
انتصاب
۱۰ [توسط مترجم] [مدیریت بازرگانی و MBA]
انتصاب
۰۰ [توسط مترجم] [... عمومی ...]
منصوب کردن
۰۰ [توسط مترجم] [... عمومی ...]
ملاقات
۰۰ [توسط مترجم] [اسناد و قراردادها]
وقت ملاقات
۰۰ [General] [... عمومی ...]
گمارش
۰۰ [توسط مترجم] [... عمومی ...]
وقت
معنی Appointment, معنی Aححخهئفوثئف, معنی Appointment, معنی اصطلاح Appointment, معادل Appointment, Appointment چی میشه؟, Appointment یعنی چی؟, Appointment synonym, Appointment definition,