{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
50
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
so does
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
trend
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
deb
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
circumference
معنی 50, معنی 50, معنی 50, معنی اصطلاح 50, معادل 50, 50 چی میشه؟, 50 یعنی چی؟, 50 synonym, 50 definition,
معنی توده های معلق درمایع (که خود از تجمع ذراتی تشکیل , شده)، دلمه، لخته
,
ترجمه توده های معلق درمایع (که خود از تجمع ذراتی تشکیل , شده)، دلمه، لخته
به انگلیسی,
معنی پستان مانند، دارای پستان برجسته
,
معنی Tumor size
,
معنی have children
,
ترجمه have children
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی